Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فاسد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
putrid
/ˈpjutrɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more putrid]
[حالت عالی: most putrid]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فاسد
گندیده، متعفن، زننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متعفن
گندیده
مترادف و متضاد
foul
rotten
a butcher who sold putrid meat
یک قصاب که گوشت فاسد فروخت
the putrid smells from the slaughterhouse
بوهای زننده کشتارگاه
تصاویر
کلمات نزدیک
putrefy
putrefaction
put-in
put words into someone's mouth
put up with
putt
puttee
putter
putting green
putty
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان