Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ملکه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
queen
/kwiːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ملکه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیبی
شهبانو
ملکه
مترادف و متضاد
crown
Her Majesty
monarch
1.Queen Victoria
1. ملکه ویکتوریا
2.The Queen is meeting the Prime Minister today.
2. ملکه امروز با نخست وزیر ملاقات خواهد کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
quebec
queasy
quayside
quay
quaver
queen-size
queensberry rules
queen’s counsel
queer
quell
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان