Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قصه گوی (قهار)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
raconteur
/ˌrækɑːnˈtɜːr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قصه گوی (قهار)
داستان سرا (حاذق)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
داستانسرا
مترادف و متضاد
storyteller
1.She was a witty raconteur.
1. او قصه گوی خوش ذوقی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
racketeer
racket abuse
racket
rack rate
rack one's brains
racquetball
racy
radar
radar trap
radial
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان