[صفت]

rained off

/reɪnd ɔf/
غیرقابل مقایسه

1 لغوشده به‌خاطر باران (مسابقه و...)

مترادف و متضاد rained out
to be rained off
به‌خاطر باران لغو شدن
  • 1. His hockey match was rained off.
    1. مسابقه هاکی او به‌خاطر باران لغو شد.
  • 2. The game has been rained off again.
    2. بازی دوباره به‌خاطر باران لغو شده‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان