Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رابطه دوستانه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
rapport
/ræˈpɔr/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رابطه دوستانه
سازگاری، توافق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
همدلی
مودت
مترادف و متضاد
affinity
harmony
1.she was able to establish a good rapport with the children.
1. او توانست رابطه دوستانه خوبی با کودکان برقرار کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rapper
rappel
rapist
rapier
rapids
rapprochement
rapt
rapture
rare
rare metal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان