Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نارو زدن به
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
rat out on
/ræt aʊt ɑn/
1
نارو زدن به
چغلی کردن
informal
مترادف و متضاد
fink
snitch
squeal on
tell on
1.He ratted out on his friends and now they won't talk to him.
1. او به دوستانش نارو زد و الان آنها با او حرف نمی زنند.
2.You're the only one who knows I did it. Don't rat out.
2. تو تنها کسی هستی که می دانی من آن کار را کردم. چغلی نکن.
تصاویر
کلمات نزدیک
rat fink
rat
rastafarianism
rastafarian
raspberry
rat pack
rat poison
rat race
rat run
ratatouille
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان