Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلاغ
2 . پر کلاغی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
raven
/ˈreɪvn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلاغ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زاغ
غراب
1.A raven sat in the tree and cawed.
1. یک کلاغ روی درختی نشست و غارغار کرد.
[صفت]
raven
/ˈreɪvn/
غیرقابل مقایسه
2
پر کلاغی
1.raven-haired
1. موی پر کلاغی
تصاویر
کلمات نزدیک
rave review
rave
ravages
ravage
raunchy
ravenous
ravine
raving
ravings
ravioli
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان