[فعل]

to reach down

/riʧ daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: reached down] [گذشته: reached down] [گذشته کامل: reached down]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چیزی را به کسی دادن (با دراز کردن دست)

to reach something down for somebody
چیزی را به کسی دادن (با دراز کردن دست)
  • Can you reach that box down for me?
    می‌توانی آن جعبه را به من بدهی؟
to reach somebody down something
چیزی را به کسی دادن (با دراز کردن دست)
  • Can you reach me down that box?
    می‌توانی آن جعبه را به من بدهی؟

2 دست دراز کردن (برای گرفتن چیزی)

  • 1.The child reached down and picked up the kitten.
    1. بچه دستش را دراز کرد و بچه‌گربه را بلند کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان