Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ادا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
put-on
/ˈpʊt ɑːn/
قابل شمارش
1
ادا
نمایش
1.She's not really angry - it's just a put-on.
1. او واقعاً عصبانی نیست؛ فقط ادا است.
تصاویر
کلمات نزدیک
put-down
put at
put across
push in
pull ahead
put onto
put over
put to
reach down
read into
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
