Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازسازی کردن
2 . ساختار چیزی را تغییر دادن
3 . به حالت اولیه بازگرداندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to reconstitute
/ˌriːˈkɑːnstɪtuːt/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بازسازی کردن
2
ساختار چیزی را تغییر دادن
formal
1.The committees will be reconstituted after the election.
1. ساختار کمیتهها بعد از انتخابات تغییر خواهد کرد.
3
به حالت اولیه بازگرداندن
تصاویر
کلمات نزدیک
reconsider
reconnoiter
reconnaissance flight
reconnaissance aircraft
reconnaissance
reconstruct
reconstruction
reconvene
record
record high
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان