Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نوسازی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to reconstruct
/ˌriːkənˈstrʌkt/
فعل گذرا
[گذشته: reconstructed]
[گذشته: reconstructed]
[گذشته کامل: reconstructed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نوسازی کردن
بازسازی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازسازی کردن
1.Old London Bridge was bought by an American and reconstructed in the US.
1. پل قدیمی لندن توسط یک آمریکایی خریداری شد و در آمریکا نوسازی شد.
2.They have tried to reconstruct the settlement as it would have been in Iron Age times.
2. آنها سعی کرده اند مکان را شبیه به همان صورتی که در عصر آهن بود بازسازی کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
reconstitute
reconsider
reconnoiter
reconnaissance flight
reconnaissance aircraft
reconstruction
reconvene
record
record high
record holder
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان