Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در نظر گرفتن
2 . نگاه کردن
3 . ارتباط داشتن
4 . احترام
5 . رابطه
6 . ملاحظه
7 . با احترام (در انتهای نامه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to regard
/rəˈgɑrd/
فعل گذرا
[گذشته: regarded]
[گذشته: regarded]
[گذشته کامل: regarded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
در نظر گرفتن
محسوب کردن، به حساب آوردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تلقی کردن
دانستن
شمردن
مترادف و متضاد
consider
look on
view
to be regarded as something/somebody
بهعنوان چیزی/کسی در نظر گرفته/محسوب شدن
1. Capital punishment was regarded as inhuman and immoral.
1. مجازات اعدام، (بهعنوان) غیرانسانی و غیراخلاقی در نظر گرفته میشد.
2. Riding a bicycle is regarded as a healthy way of traveling.
2. دوچرخهسواری کردن روشی سالم از سفرکردن در نظر گرفته میشود.
3. She is generally regarded as one of the greatest singers of this century.
3. او عموماً بهعنوان یکی از بهترین خوانندههای این قرن محسوب میشود.
to regard somebody/something/oneself as something
کسی/چیزی/خود را بهعنوان چیزی در نظر گرفتن
He regards himself as a patriot.
او خودش را بهعنوان یک میهنپرست در نظر میگیرد.
to be widely regarded as something
بهطور گسترده بهعنوان چیزی در نظر گرفته شدن
She is widely regarded as the current leader's natural successor.
او بهطور گسترده بهعنوان جانشین طبیعی رهبر کنونی در نظر گرفته میشود.
2
نگاه کردن
خیره شدن
مترادف و متضاد
gaze
look at
observe
to regard somebody/something (+ adv./prep.)
به کسی/چیزی نگاه کردن
1. He regarded us suspiciously.
1. او مشکوکانه به ما نگاه کرد.
2. Professor Ryker regarded him with a faint smile.
2. پروفسور "رایکر" با لبخندی خفیف به او نگاه کرد.
3
ارتباط داشتن
ربط داشتن، مربوط بودن
old use
مترادف و متضاد
concern
relate
to regard something/somebody
به چیزی/کسی ارتباط داشتن
1. If these things regarded only myself, I could stand it with composure.
1. اگر این چیزها فقط به من ربط داشتند، میتوانستم با خونسردی آن را تحمل کنم.
2. That argument does not regard the question.
2. آن استدلال به پرسش ربطی ندارد.
[اسم]
regard
/rəˈgɑrd/
غیرقابل شمارش
4
احترام
ارزش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احترام
ارادت
وقع
مترادف و متضاد
admiration
esteem
respect
to have/pay/show regard for somebody/something
احترام/ارزش برای کسی/چیزی قائل بودن
1. I had great regard for his abilities.
1. من برای تواناییهای او ارزش زیادی قائل بودم.
2. I have great regard for your work.
2. من برای کار شما ارزش زیادی قائل هستم.
3. She shows no regard for other people's feelings.
3. او برای احساسات سایر افراد هیچ احترامی قائل نیست.
to hold somebody in high regard
برای کسی ارزش زیادی قائل بودن
He held her in high regard.
برای او ارزش زیادی قائل بود.
5
رابطه
ارتباط
مترادف و متضاد
connection
relation
with/in regard to something
در رابطه با
I am writing to you in regard to your advertisement for a computer programmer.
من در رابطه با آگهی شما برای برنامهنویس کامپیوتری برایتان نامه مینویسم.
in this/that regard
در این/آن رابطه
I have nothing further to say in this regard.
من حرف دیگری ندارم که در این رابطه بزنم.
6
ملاحظه
توجه
مترادف و متضاد
attention
care
concern
consideration
regard to/for somebody/something
توجه به کسی/چیزی
1. He was driving without regard to speed limits.
1. او داشت بدون توجه به محدودیت سرعت رانندگی میکرد.
2. The court must have regard to the principle of welfare.
2. دادگاه باید به اصل رفاه توجه داشته باشد.
[اسم]
regards
/ɹɪɡˈɑːɹdz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
با احترام (در انتهای نامه)
احتراماً
With kind regards
با کمال احترام
to give somebody one's regards
از طرف کسی به کسی عرض احترام کردن
Give your brother my regards when you see him.
از طرف من به برادرت عرض احترام کن وقتی که او را دیدی.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
regally
regalia
regalecidae
regale
regal
regard as
regardant
regardful
regarding
regardless
کلمات نزدیک
regale
regal
regain
reg
refute
regarding
regardless
regardless of
regatta
regency
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان