[اسم]

rehab

/ˈriːhæb/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بازپروری

معادل ها در دیکشنری فارسی: توان‌بخشی
  • 1.a rehab clinic
    1. کلینیک بازپروری
  • 2.to go into rehab
    2. به (مرکز) بازپروری رفتن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان