[فعل]

to reimburse

/ˌriɪmˈbɜrs/
فعل گذرا
[گذشته: reimbursed] [گذشته: reimbursed] [گذشته کامل: reimbursed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پس دادن (پول) بازپرداخت کردن

مترادف و متضاد repay
  • 1.Your expenses will be reimbursed.
    1. مخارج شما پس داده خواهد شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان