Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کاهش یافتن
2 . کوتاه آمدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to relent
/rɪˈlent/
فعل ناگذر
[گذشته: relented]
[گذشته: relented]
[گذشته کامل: relented]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کاهش یافتن
فروکش کردن
formal
1.After two days the rain relented.
1. بعد از دو روز، (بارش) باران فروکش کرد.
2
کوتاه آمدن
نرم شدن
formal
1.The government has relented on this issue.
1. دولت بر سر این مسئله کوتاه آمدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
relegation
relegate
released
release the handbrake.
release
relentless
relentlessly
relentlessness
relevance
relevant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان