[صفت]

relevant

/ˈrel.ə.vənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more relevant] [حالت عالی: most relevant]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مرتبط

معادل ها در دیکشنری فارسی: ذی‌ربط مرتبط مربوطه مربوط
مترادف و متضاد irrelevant
relevant to something/somebody
مرتبط با چیزی/کسی
  • Education should be relevant to children's needs.
    آموزش باید با نیازهای کودکان مرتبط باشد.
a relevant suggestion/question/point
پیشنهاد/پرسش/نکته و... مرتبط
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان