Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اعتبار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
reliability
/rɪˌlaɪəˈbɪləti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اعتبار
قابلیت اعتماد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اعتبار
1.I can't vouch for the reliability of these figures.
1. من نمیتوانم اعتبار این آمار و ارقام را تضمین کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
relevant
relevance
relentlessness
relentlessly
relentless
reliable
reliably
reliance
reliant
relic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان