[فعل]

to reprieve

/rɪˈpriːv/
فعل گذرا
[گذشته: reprieved] [گذشته: reprieved] [گذشته کامل: reprieved]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عفو کردن به تعویق انداختن (مجازات)

  • 1.a reprieved murderer
    1. یک قاتل عفو خورده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان