[اسم]

restriction

/riˈstrɪkʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 محدودیت منع، انحصار

معادل ها در دیکشنری فارسی: منع محدودیت
  • 1.import restrictions
    1. منع واردات
  • 2.speed restrictions
    2. محدودیت سرعت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان