Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نتیجه
2 . حاصل شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
result
/rɪˈzʌlt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نتیجه
نتایج (جمع)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آخر و عاقبت
برآیند
ثمر
حاصل
دستاورد
نتیجه
مترادف و متضاد
answer
consequence
outcome
cause
result of something
نتیجه چیزی
1. Most accidents are the result of human errors.
1. بیشتر تصادفات نتیجه اشتباهات انسانی است.
2. They will announce the result of the vote tonight.
2. نتیجه رایگیری را امشب اعلام خواهند کرد.
3. This book is the result of 25 years of research.
3. این کتاب، نتیجه 25 سال پژوهش است.
as a result of ...
در نتیجه ...
Unemployment has risen as a direct result of new economic policies.
در نتیجه مستقیم سیاستهای جدید اقتصادی، بیکاری افزایش یافته است.
with the result that ...
با نتیجه اینکه/با این نتیجه که ...
The farm was flooded, with the result that most of the harvest was lost.
مزرعه سیل زده شد، با نتیجه اینکه بیشتر محصول از بین رفت.
end result
نتیجه نهایی
The end result of her hard work was a place at medical school.
نتیجه نهایی کار [تلاش] سخت او، (بهدست آوردن) جایگاهی در دانشگاه پزشکی بود.
to get a result
نتیجه گرفتن
We badly need to get a result from this match.
ما بهشدت نیاز داریم از این مسابقه نتیجه بگیریم.
[فعل]
to result
/rɪˈzʌlt/
فعل ناگذر
[گذشته: resulted]
[گذشته: resulted]
[گذشته کامل: resulted]
صرف فعل
2
حاصل شدن
منجر شدن، منتج شدن، ناشی بودن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انجامیدن
باعث شدن
مترادف و متضاد
arise
derive
stem
1.When water levels rise, flooding results.
1. وقتی که سطح آب بالا میرود، سیل حاصل میشود [منجر به سیل میشود].
to result from something
ناشی از چیزی بودن/از چیزی حاصل شدن
1. Anger may result from an argument.
1. عصبانیت ممکن است ناشی از یک مجادله باشد [عصبانیت ممکن است از یک جروبحث حاصل شود].
2. Job losses are resulting from changes in production.
2. از دست رفتن مشاغل ناشی از تغییرات در تولید است.
تصاویر
کلمات نزدیک
restructure
restroom
restrictive
restriction
restricted
resultant
resulting
resume
resumption
resurface
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان