[فعل]

to revere

/rɪˈvɪr/
فعل گذرا
[گذشته: revered] [گذشته: revered] [گذشته کامل: revered]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تکریم کردن مورد تکریم قرار دادن، احترام کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تکریم کردن محترم شمردن
مترادف و متضاد admire honor idolize respect
  • 1.He is now revered as a national hero.
    1. او اکنون به عنوان قهرمانی ملی مورد احترام است.
  • 2.Her name is revered in Spain.
    2. نام او در اسپانیا مورد تکریم است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان