Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دنده (کالبدشناسی)
2 . گوشت دنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
rib
/rɪb/
قابل شمارش
1
دنده (کالبدشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دنده
a broken rib
دنده شکسته
2
گوشت دنده
a rib of beef
گوشت دنده گاو
تصاویر
کلمات نزدیک
rhythmically
rhythmical
rhythmic
rhythm and blues
rhythm
rib cage
ribald
ribbed
ribbon
ribcage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان