Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تماس گرفتن (با محل کار)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to ring in
/rɪŋ ɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: rang in]
[گذشته: rang in]
[گذشته کامل: rung in]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تماس گرفتن (با محل کار)
با یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی تماس گرفتن
مترادف و متضاد
call in
1.People from all over the country have been ringing in to make donations.
1. مردم از سرتاسر کشور تماس گرفتهاند تا پول اهدا کنند.
2.Sue has rung in sick.
2. او به محل کارش تماس گرفت تا اعلام کند که مریض شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
ring girl
ring finger
ring donut
ring disease
ring dance
ring in ears
ring lardner
ring mail
ring of color
ring off
کلمات نزدیک
ring finger
ring binder
ring bearer
ring back
ring a bell
ring off
ring road
ring round
ring spanner
ring through
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان