[فعل]

to ring back

/rɪŋ bæk/
فعل گذرا
[گذشته: rang back] [گذشته: rang back] [گذشته کامل: rung back]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (دوباره) با کسی تماس گرفتن (در پاسخ به تماس ازدست‌رفته کسی) تماس گرفتن

  • 1.John called. He asked for you. You should ring him back.
    1. "جان" تماس گرفت. سراغ تو را گرفت. باید با او تماس بگیری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان