[اسم]

robot

/ˈroʊbɑːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دستگاه خودکار (صنعتی) روبات

معادل ها در دیکشنری فارسی: آدم‌آهنی آدم‌مصنوعی
مترادف و متضاد android automaton machine
  • 1.These cars are built by robots.
    1. این اتومبیل ها توسط دستگاه های خودکار صنعتی ساخته شده اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان