Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آزمایش گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
run some tests
/rʌn sʌm tɛsts/
1
آزمایش گرفتن
1.The doctor has decided to run some tests on the patient.
1. پزشک تصمیم گرفت از بیمار آزمایش های مختلفی بگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
run short of something
run scans for viruses and spyware
run over
run out of time
run out
run through
run to
run up
run up against
run-down
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان