Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بارز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
salient
/ˈseɪliənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more salient]
[حالت عالی: most salient]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بارز
برجسته
مترادف و متضاد
outstanding
prominent
1.He summarized the salient points.
1. او نکات برجسته (و مهم) را خلاصه کرد.
2.She pointed out the salient features of the new design.
2. او به ویژگی های بارز طراحی جدید اشاره کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
saleswoman
salesperson
salesmanship
salesman
salesgirl
saline water
salinger
salinity
saliva
salivary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان