[اسم]

saliva

/səˈlaɪvə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بزاق آب دهان

معادل ها در دیکشنری فارسی: آب دهان بزاق تف
  • 1.Saliva is good at fighting germs.
    1. بزاق برای مبارزه با میکروب‌ها مفید است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان