[جمله]

save somebody from doing something

/seɪv ˈsʌmˌbɑdi frʌm ˈduɪŋ ˈsʌmθɪŋ/

1 معاف کردن کسی از انجام کاری راحت کردن کسی از انجام چیزی

  • 1.We'll eat in a restaurant - it'll save you having to cook.
    1. ما در رستوران غذا می‌خوریم - این کار تو را از آشپزی کردن معاف می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان