Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . معاف کردن کسی از انجام کاری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
save somebody from doing something
/seɪv ˈsʌmˌbɑdi frʌm ˈduɪŋ ˈsʌmθɪŋ/
1
معاف کردن کسی از انجام کاری
راحت کردن کسی از انجام چیزی
1.We'll eat in a restaurant - it'll save you having to cook.
1. ما در رستوران غذا میخوریم - این کار تو را از آشپزی کردن معاف میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
save one's neck
save one's breath
save on
save money
save face
save someone's life
save space
save time
save up
saver
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان