Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آلبوم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
scrapbook
/ˈskræpˌbʊk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آلبوم
دفتر (حاوی عکس، بریده روزنامهها و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آلبوم
1.That scrapbook's pages was full of letters, pictures and signatures.
1. صفحات آن آلبوم پر از نامه، عکس و امضا بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
scrap metal
scrap heap
scrap
scrambler
scrambled eggs
scrape
scrape through
scrape together
scraper
scrapie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان