Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بندر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
seaport
/sˈiːpoːɹt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بندر
شهر ساحلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بندر
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
seance
seanad eireann
seanad
sean o'casey
seamy
seaquake
sear
search
search and destroy mission
search and rescue mission
کلمات نزدیک
seaplane
sean
seamless
seamanship
seaman
seaquake
sear
search
search and replace
search and rescue dog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان