[صفت]

secure

/sɪˈkjʊr/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more secure] [حالت عالی: most secure]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مطمئن امن

معادل ها در دیکشنری فارسی: امن ایمن بی‌خطر محفوظ
مترادف و متضاد insecure
  • 1.It doesn't seem that the house is secure.
    1. به نظر نمی‌رسد که آن خانه امن باشد.
a secure investment
سرمایه‌گذاری مطمئن

2 امنیتی

  • 1.You will be faced with a secure password.
    1. شما با رمز ورودی امنیتی مواجه خواهید شد.

3 محکم ثابت

معادل ها در دیکشنری فارسی: استوار محکم قایم
مترادف و متضاد stable
  • 1.Ensure that all bolts are secure.
    1. مطمئن شوید که تمام پیچ‌ها محکم باشند.
[فعل]

to secure

/sɪˈkjʊr/
فعل گذرا
[گذشته: secured] [گذشته: secured] [گذشته کامل: secured]

4 تأمین کردن به‌دست آوردن، تهیه کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تامین کردن
مترادف و متضاد obtain
  • 1.This new pipeline will secure gas supply for the region.
    1. این خط لوله جدید، (تقاضای) گاز این منطقه را تأمین خواهد کرد.

5 محکم بستن محکم کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: محکم کردن
to secure something to something
چیزی را محکم به چیزی بستن
  • She secured the rope firmly to the back of the car.
    او طناب را محکم به عقب ماشین بست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان