[صفت]

seminal

/ˈsɛmənəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more seminal] [حالت عالی: most seminal]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تاثیرگذار بدوی، مکتب‌آفرین، مهم

مترادف و متضاد important influential original irrelevant
  • 1.Stephen Greenblatt’s essays on Shakespeare proved to be seminal.
    1. مقالات "استفن گرین بلت" در باب "شکسپیر" مکتب‌آفرین [تاثیرگذار] واقع شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان