Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سرویس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
service charge
/ˈsɜːrvɪs tʃɑːrdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرویس
هزینه خدمات، کارمزد، انعام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرویس
کارمزد
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
service
server
serve up
serve
servant
service man
service station
serviceberry
serviceman
serviette
کلمات نزدیک
service center
service ceiling
service area
service
servery
service industry
service provider
service road
service station
serviceable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان