[صفت]

shabby

/ˈʃæbi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: shabbier] [حالت عالی: shabbiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رنگ و رو رفته نخ نما، کهنه

  • 1.She wore shabby old jeans and a T-shirt.
    1. او شلوار جین نخ نما و یک تی شرت به تن داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان