[عبارت]

be shit out of luck

/biː ʃˈɪt ˌaʊɾəv lˈʌk/

1 بدشانس بودن بداقبال بودن

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد unlucky
  • 1.Sorry kid, you're shit out of luck—I just sold the last ticket.
    1. متاسفم بچه، بدشانس هستی؛ همین الان آخرین بلیت را فروختم.
  • 2.There are no tickets left. I guess we're shit out of luck.
    2. هیچ بلیتی نمانده است. فکر کنم بدشانس هستیم.

2 در وضعیت بدی بودن در شرایط سخت قرار گرفتن

culturally sensitive informal
  • 1.We need that part before we can finish the prototype. We're shit out of luck if it doesn't arrive in time.
    1. قبل از اینکه بتوانیم این نمونه اولیه را تمام کنیم به آن قطعه نیاز داریم. در وضعیت بدی قرار می‌گیریم اگر آن به‌موقع نرسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان