Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جنس بلند کردن از مغازه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
shoplifting
/ˈʃɑːplɪftɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جنس بلند کردن از مغازه
دزدی از مغازه
1.She was convicted of shoplifting.
1. او متهم به بلند کردن جنس از مغازه بود.
2.They stole thousands of pounds’ worth of goods in a two-day shoplifting spree.
2. آنها در یک بازه دزدی از مغازهها کالاهایی به ارزش هزاران پوند دزدی کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
shoplifter
shoplift
shopkeeper
shopfront
shopfloor
shopper
shopping
shopping arcade
shopping bag
shopping basket
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان