Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . میگو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
shrimp
/ʃrɪmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
میگو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میگو
1.Shrimps turn pink when cooked.
1. میگوها وقتی پخته می شوند صورتی رنگ می شوند.
2.The grilled shrimp is delicious!
2. میگوی سرخ شده خوشمزه است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
shrill
shrike
shrewdly
shrew
shredder
shrimp cocktail
shrink
shrinking violet
shroud
shrove tuesday
کلمات نزدیک
shrill
shrike
shriek
shrewdness
shrewdly
shrimp cocktail
shrine
shrink
shrink from
shrink-wrapped
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان