[عبارت]

sick in bed

/sɪk ɪn bɛd/

1 در بستر بیماری افتادن بیمار شدن

  • 1.Tom is sick in bed with flu.
    1. "تام" به خاطر آنفولانزا در بستر بیماری افتاده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان