Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خسته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
sick and tired
/sɪk ænd ˈtaɪərd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خسته
1.I'm sick and tired of your moaning.
1. من از ناله کردنهای تو خسته شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
toss cookies
sick as a dog
to liking
till drop
rich for blood
a tough row to hoe
troubled waters
try hand at
try patience
turn a deaf ear
کلمات نزدیک
sick
siccative
sic
sibling rivalry
sibling
sick as a dog
sick bag
sick in bed
sick leave
sick pay
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان