Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عوارض جانبی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
side effects
/ˈsaɪd ɪfekts/
غیرقابل شمارش
1
عوارض جانبی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عوارض جانبی
1.Side effects include skin rashes and nausea.
1. عوارض جانبی شامل خارش پوستی و حالت تهوع است.
2.The drug has few side effects.
2. این دارو عوارض جانبی کمی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
side effect
side dish
side by side
side
sid
side order
side plate
side road
side salad
side street
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان