[صفت]

sinewy

/ˈsɪnjuːi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sinewy] [حالت عالی: most sinewy]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عضله ای (هیکل) پر

مترادف و متضاد wiry
  • 1.The runner was tall and sinewy.
    1. دونده بلند قد بود و هیکلی پر داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان