Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم شلخته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
slob
/slɑːb/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم شلخته
آدم تنبل و کثیف
1.My brother's such a slob - He never cleans his room.
1. برادرم خیلی آدم شلختهای است - او هیچوقت اتاقش را تمیز نمیکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sliver
slither
slit
slipway
slipshod
slob around
slob out
slobber
sloe
slog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان