[فعل]

to smarten up

/ˈsmɑːrtn ˈʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: smartened up] [گذشته: smartened up] [گذشته کامل: smartened up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باهوش‌تر شدن عاقل‌تر شدن

  • 1.It’s time you smartened up.
    1. وقتش است عاقل‌تر شوی.

2 آراستن جذاب ساختن، شیک کردن

  • 1.The hotel has been smartened up by the new owners.
    1. هتل توسط صاحبان جدید جذاب و شیک شده بود.
  • 2.You’d better smarten yourself up before you go out!
    2. بهتر است قبل از بیرون رفتن شیک (و پیک) کنی!

3 سر عقل آوردن آگاه‌تر کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان