[اسم]

snowfall

/ˈsnoʊfɔːl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بارش برف

معادل ها در دیکشنری فارسی: بارش برف
  • 1.a heavy snowfall
    1. بارش سنگین برف
  • 2.What is the average annual snowfall for this state?
    2. میزان متوسط بارش برف در این کشور چقدر است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان