[صفت]

sociable

/ˈsoʊ.ʃə.bəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sociable] [حالت عالی: most sociable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اجتماعی معاشرتی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اجتماعی معاشرتی
مترادف و متضاد affable amicable friendly warm unfriendly unsociable
  • 1.I had a headache and I wasn't feeling very sociable.
    1. سردرد داشتم و خیلی حس معاشرت[ی] نداشتم.
  • 2.Rob's very sociable.
    2. "راب" خیلی اجتماعی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان