[اسم]

socket

/ˈsɑːkɪt/
قابل شمارش

1 پریز برق

معادل ها در دیکشنری فارسی: پریز
مترادف و متضاد outlet power point receptacle
  • 1.The battery charger plugs into any mains socket.
    1. شارژر باتری به هرنوع پریز برقی وصل می‌شود.

2 سرپیچ

معادل ها در دیکشنری فارسی: سرپیچ
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان