[اسم]

sock

/sɑk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جوراب

معادل ها در دیکشنری فارسی: جوراب
  • 1.Put on your shoes and socks.
    1. کفش و جورابت را بپوش.
a pair of socks
یک جفت جوراب
wool socks
جوراب‌های پشمی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان