Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لحیمکاری
2 . لحیم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
soldering
/sˈɑːdɚɹɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لحیمکاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لحیمکاری
2
لحیم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لحیم
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
solderer
solder
sold-out
sold
solarize
soldering flux
soldering iron
soldering torch
soldier
soldier grainy club
کلمات نزدیک
solder
sold out
sold
solar-powered
solar year
soldering iron
soldier
soldier on
sole
sole custody
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
